در مقالات پیشین ” خلق یک اثر به یاد ماندنی (۱) ” و ” خلق یک اثر به یادماندنی (۲) ” به نقش و تاثیر دو عنصردر آرایش گیاهی پرداختیم. عناصر ” تنوع ” و “هارمونی و ریتم” در فرآیند ترکیب کاشت و کاشت مخلوط. در این مقاله به بررسی و شناخت عنصر دیگر جهت خلق یک اثر به یادماندنی در محوطه سازی می پردازیم:
تضاد از جمله عوامل اصلی ایجاد جذابیت در ترکیب کاشت به شمار میرود. ارزش هر فرم، بافت یا رنگ مشخص می تواند به وسیله تضاد تاکید شود. تضاد ناکافی، کاشت کسالت آوری را نتیجه داده و استفاده بیش از حد آن نیز موجب آشفتگی در طرح می شود. با نزدیک کردن عناصر متضاد به ناظر، اختلاف بین آنها بیشتر به نظر خواهد رسید. تضاد شدید یک عنصر نسبت به دیگری، ویژگی های بسیار متمایز هریک از آنها را به نمایش خواهد گذاشت.
هنگامی که فرم ها، بافت ها و رنگ های قوی یا ضعیف در تضاد با یکدیگر قرار می گیرند، توجه بیشتری نسبت به زمانی که در ترکیب با یکدیگر هستند، جلب می کنند.اما به منظور معرفی بهتر عناصر متضاد، بایستی ماهیت عناصر مورد تاکید مشخص شود. برای مثال، یک گل با رنگ آبی درخشان فقط با یگ گل زرد رنگ تضاد خوبی برقرار میکند و تضاد ناشی از تفاوت های بین این دو رنگ باعث جلب توجه می شود.
وجود تنوع در ارتفاع و عمق عاملی است که باعث حرکت چشم در داخل ترکیب کاشت – از پیش زمینه، تا میان زمینه و پس زمینه – می شود. استفاده از اختلاف ارتفاع و عمق، منافذی از نور و سایه را ایجاد میکند که به نوبه خود موجب تاکید و برجسته شدن ویژگی های گیاهی (بافت، فرم و رنگ) می شود.
بافت از لحاظ ساختار، با فرم و اندازه و از لحاظ بصری، با رنگ ارتباط دارد. در این خصوص شدت و زاویه نور نیز دارای اهمیت است زیرا تضاد بافتی به میزان زیادی از تفاوت های نور و سایه ناشی می شود.
از تفاوت در تراکم یا اندازه بافت می توان برای تاکید عناصر مهم و اصلی استفاده کرد. اگر بافت های خیلی قوی به میزان یکسانی در تضاد با یکدیگر به کار روند، تفاوت های هر یک در برابر دیگری تشدید گردیده و هرکدام توجه بیشتری را نسبت به حالت انفرادی و یا ترکیب با بافت های مشابه جلب می نماید. از پیوند بافت های متضاد می توان به منظور تقسیم فضاها و تقسیم توده های بزرگتر به بخش های گیاهی کوچکتر استفاده نمود.
فرم یک گیاه میتواند تاکیدکننده یا هدایت کننده باشد، زیرا کیفیت فرم اولین عاملی است که توجه را به خود جلب می کند. فرم می تواند چشم را به یک نقطه جذاب هدایت کند و یا به عنوان عاملی جلب کننده، باغث منحرف کردن چشم از یک منطقه یا منظر غیر جذاب گردد. تحقق این موضوع زمانی میسر است که فرم در تضاد با اطراف خود قرارگیرد.
همچنین، تضاد یک فرم با دیگری موجب تاکید تفاوت بین آن دو و وحدت هر دو می شود. برای مثال، قرار دادن یک فرم سه گوش یا هرمی در کنار یک فرم گرد هم اندازه، باعث می شود تا فرم سه گوش زاویه دارتر و فرم گرد، فشرده تر به نظر آید.
مطابق با نظر دویل در کتاب ترسیم رنگ (۱۹۸۱) تضاد رنگی به تفاوت متمایز بین دوسوی یک بعد رنگی یکسان بستگی دارد. تضاد با ارزش رنگی بالا به رنگ هایی مربوط می شود که در دو سوی یک چرخه رنگ فرار دارند یا مکمل یکدیگرند. مثلا با کاشت یک گل قرمز درخشان در کنار شاخ و برگ سبز درخشان، هر دو رنگ شدیدتر به نظر خواهند آمد. در چرخه رنگ، رنگ های مجاور هم (آنالوگ) تضاد با ارزش کمتری ایجاد میکنند.
درجه تضاد رنگی استفاده شده در کاشت به هدف طراح در خلق یک تاثیر احساسی ملایم یا زیاد بستگی دارد. در نتیجه، رنگ های انتخاب شده می توانند از شرایط متغییر نور در طول روز و فصول مختلف و نیز تغییر جهت نور به صورت سایه تا افتاب تاثیر پذیرند. نور می تواند بر روی رنگ و تضاد رنگی اثری نمایشی داشته باشد. حتی تضاد های رنگی آشکار نیز در نور درخشان ممکن است رنگ پریده و متمایل به زرد به نظر رسند (که در این حالت استفاده از یک طیف رنگی تیره تر می تواند مناسب تر باشد). بالعکس، در نور خیلی کم هم ممکن است تضاد های رنگی به سختی قابل تشخیص باشند.
فاصله نیز یک عامل مهم در این زمینه محسوب می شود. در فواصل زیاد، تمامی رنگ های کاشت مستعد مخلوط شدن با یکدیگر بوده و به صورت یک توده رنگی بزرگ دیده می شوند. بنابراین هنگامی که هدف طراحی، تعریف مناطق خاص و معرفی عمق باشد، لازم است تا تضادهای رنگی قوی تری ایجاد شوند.
غالبا، طراحان مبتدی تمایل به استفاده از گیاهان و جزئیات زیادی در ترکیب گیاهی خود دارند. لیکن با کسب تجربه، متوجه خواهند شد که طرح های ساده ای که از عناصر و مصالح با دوام و پایداری بیشتری برخوردارند می توانند بهترین و پایدارترین طرح ها را تشکیل دهند. از آنجایی که در بیشتر موارد امکان رسیدگی و نظارت دائمی بر روی طرح های اجرا شده وجود ندارد، استفاده از طرح های ساده اما با دوام نتیجه بهتری را به همراه دارد. زیرا آنها بهتر می توانند شرایط دشوار ناشی از تغییرات اقلیمی، آسیب های وارده به کاشت و مراقبت های نامناسب را تحمل کنند.
طرح های ساده معمولا از قواعد و اصول مرسوم و مشخصی پیروی نمی کنند، بنابراین برای پیشبرد طراحی خود بهتر است از اصول پایدارتر و ثابت شده ای مانند راهبردهای زیر کمک بگیرید:
این نکته را به خاطر داشته باشید که ساده تر کردن کاشت به معنای فدا کردن طرح هنرمندانه شما نمی باشد بلکه در واقع هنر شما را طراحی یک کاشت پایدار و کارامد نشان خواهد داد.